اهمیت علم غذاشناسی در قرن بیستم چاپ

مقدمه

تا اوایل قرن بیستم، دانشمندان اروپا تعریف جامعی که برای مواد غذایی می کردند، این بود که می گفتند غذا چیزی است که باعث رشد و نموّ بدن و ترمیم بافت ها می شود و در بدن ایجاد انرژی می کند. اصل این فکر از لاووازیه شروع شد که می گفت همان طور که زغال هنگام سوختن حرارت ایجاد می کند، غذا نیز در بدن می سوزد و حرارت و نیرو تولید می کند. سپس دانشمندان متوجه شدند که بسیاری از غذاها، مخصوصاً مواد سفیده ای و املاح برای نشوونما و حفظ سلامت بدن لازم است. پس از آن، از اوایل قرن بیستم به این طرف، که ویتامین ها یکی پس از دیگری کشف شد، پزشکان دریافتند که در سبزی ها و میوه ها و گوشت و تخم مرغ و غیره موادی موجودند که گرچه مقدار آن ها فوق العاده کم است، فقدان آن ها فوق العاده کم است، فقدان آن ها اختلالات عمیقی در بافت های بدن ایجاد می کند و از این راه، کم کم پی بردند که علت بروز بسیاری از امراض کمبود بدن از این ویتامین ها است که اهمیت حیاتی در بدن دارند.

مادام راندوان فرانسوی که یکی از بزرگ ترین فیزیولوژیست های تجربی در علم غذاشناسی بوده و قوانین او دربارۀ ویتامین ها مورد قبول کلیه محافل پزشکی دنیای متمدن امروزی است، علل اصلی بیماری های وحشتناکی چون سل و مرض قند و سرطان را در بعضی اختلالات ممتدِّ تغذیه بدن که چندین نسل ادامه داشته باشد دانسته و معتقد بود که برای بروز امراض، کمبود موادغذایی عاملی مؤثرتر از هر عامل دیگر است. درنیم قرن اخیر، که ویتامین های گوناگون، به تدریج، کشف شده و آزمایش های لابراتواری نشان داده است که انواع مختلف این ویتامین ها در سبزی ها و میوه ها و سایر مواد غذایی موجود است بیش از پیش، محافل پزشکی دنیا به این نکته توجه کرده اند که مواد غذایی دارای خواص دارویی نیز هستند زیرا دربیماری هایی که علت آن کمبود بدن از این مواد حیاتی است، انواع غذاهای حاوی ویتامین های مزبور را به عنوان درمان به کار می برند و از آن نتایج نیکو گرفته و می گیرند.

مهم تر از همه، وجود خاصیت ضد سمّی و ضد عفونی از مواد غذایی است که اخیراً با یک رشته مطالعات و تحقیقات مستمر و مداوم پروفسور لاسابلیر، دانشمند غذاشناس معروف فرانسوی، کشف شده و آن را به نام تروفوفیلاکسی نامیده است. نامبرده در این باره آزمایش هایی انجام داده و نتایج مهمی به دست آورده است، بدین ترتیب که درحیوانات آزمایشگاهی با زهر مارکبرا، افعی، عصاره قارچ های سمّی، اکسید دو کربن، سیانور دو مرکور و غیره مسمومیت ایجاد کرده سپس با خوراندن و یا تزریق زیر پوستی بعضی غذاها، از آن جمله شیر، عصارۀ گوشت خام، بعضی از اسیدهای                   آمینه، عصارۀ اعضای بدن، آب پرتقال، روغن حیوانی، آب برنج، محلول 40 در 1000 گلوکز، محلول 9 در1000 نمک طعام و غیره مسمومیت را رفع کرده است.

لاسابلیر یک عده حیوانات آزمایشگاه را که دارای رژیم غذایی مشابهی بودند به دو دسته تقسیم کرده، به دسته اول غذای معمولی آن ها را داد ولی به غذای دسته دوم مقداری روغن حیوانی(روغن گاو) اضافه کرد سپس همه این حیوانات را به وسیله زهر مار کبرا مسموم کرد و مشاهده کرد که آثار سمّی در دسته اول ظاهر شد ولی دردسته دوم که قبلاً به آن ها روغن حیوانی خورانده بود پدیدار نشد و از اینجا پی برد که روغن حیوانی خاصیت ضدّ سمّی دارد.

نظیر این آزمایش را با افزودن گلوکز، ساکاروز، لِوولُزوم گالاکتوز و شیر به محیط کشت باسیل تیفیک (مطبقه) و با سیل کلریک (وبا) تکرار کرد و مشاهده کرد که با افزودن این مواد غذایی میکروب های مزبور درمحیط کشت ضعیف شده اند و از این راه خاصیت ضد عفونی و آنتی بیوتیکی غذاها را کشف کرد. درانستیتو رو کفلر آمریکا نیز نظیر این آزمایش ها انجام شده و معلوم گردیده است که تغییرات نوع غذا، وضع دفاعی طبیعی موش را در برابر ذات الریه به 52 درصد رسید. با تغییر رژیم غذایی آنان، مرگ و میر به 32 درصدو با تغییر دیگری به 14 در 100 کاهش یافت و به این ترتیب به موازات تحقیقاتی که توسط دانشمندان اروپا در این باره به عمل آمد، دانشمندان آمریکا نیز به تحقیقات مشابهی دست زده و به همان نتیجه رسیدند و خواص آنتی بیوتیک غذا بر همه دانشمندان جهان معلوم شد و امروزه پزشکان محقق و متخصصان فن در کشورهای مغرب زمین، مخصوصاً دانشمندان غذاشناس معتقدند که فقر بدن از بعضی مواد غذایی و عدم تعادل در غذاها زمینه را برای بروز انواع بیماری ها مساعد کرده است، بنابراین، هر مرضی را می توان با غذاهای مناسب،  کم و بیش درمان کرد. چنان که تجویز آب های معدنی برای پیشگیری و درمان بعضی بیماری ها، تزریق محلول گلوکز به کسانی که بر اثر خوردن قارچ  مسموم شده اند، دادن آب برنج به کودکانی که به اسهال مبتلا گردیده اند و صدها نظایر آن، امروزه در ردیف دستورهای پزشکی روزمره در آمده است.

گر چه در ربع قرن اخیر، فعالیت های تبلیغاتی مؤسسات و کارخانه های عظیم دارویی دنیا باعث شده است که توجه پزشکان کشورهای مختلف جهان، فقط و فقط معطوف هزاران نوع داروهای اختصاصی ساخت این کارخانه های بزرگ شود و چنان ذهن مردم و افکار عمومی را به این اسپسیالیته ها مشغول کرده اند که هیچ کس نمی تواند باور کند که انواع مواد غذایی موجود در طبیعت قادر به درمان همه بیماری ها است. بنابراین، در عصر حاضر، خواص دارویی غذاها زیر پا گذاشته شده است و کسی برای درمان بیماری ها به محصولات غذایی توسل نمی جوید، با این حال، به موازات پیشرفت علم                می بینیم خواص دارویی غذاها، یکی پس از دیگری، کشف و در کتاب های پزشکی درج می شود. از جمله جی.اچ.ویپل جگر گوساله را برای رفع کم خونی تجویز می کند، عصاره کلروفیل و غیره را به عنوان خونساز به کار می برند. شارل ریشه و لاسابلیر متوجه شدند بسیاری از غذاها بر تعداد گلبول های سفید خون می افزایند، تجویز عصارۀ گوشت به مسلولان، به تعداد گلبول های سفید خون می افزاید، گوشت خام اسب، گاو، گوسفند، گوساله، ماهی در افزایش گلبول های سفید خون اثر دارند، از خوردن جگر سیاه، سپرز، مغز، به تعداد گلبول های سفید خون افزوده می شود، عصاره اعضای بدن و غدد را در کمبود فعالیت آن عضو و یا آن غده مصرف می کنند، به طوری که آقای دکتر میمندی نژاد محقق معروف و استاد دانشمند دانشگاه تهران، درکتاب راهنمای تغذیه می نویسد:

«هر روز که می گذارد، خواص جدیدی برای غذاها می یابند، از آن جمله سول متوجه شده است که شیر زن بهتر از مواد خون بند دیگر در بستن خون اثر می کند. بروژر و شراد متوجه گردیده اند که روغن زیتون سرعت انعقاد خون را زیاد می کند. مواد پکتین و هیستیدین هم این اثر را دارا هستند.  تیمپرلی و همکارانش از سفیدۀ تخم مرغ ماده ای را استخراج کرده اند که در داخل لوله آزمایشگاه با خون، ژله ای تشکیل می دهد، در صورتی که به داخل خون تزریق شود قدرت انعقاد خون را بالا می برد و مدت انعقاد را کوتاه می سازد. نامبردگان از این ماده غذایی برای درمان هموفیلی استفاده کرده و نتایج نیکویی گرفته اند. پس از کشف هیستیدین، زخم معده را به وسیله غذاهای دارای آن مرتفع می سازند؛ منیون که قبلاً نامی از او برده شد، با ترکیب کردن و خورانیدن غذاهای چربی دار و قنددار از بیماری قند جلوگیری کرده است. روغن زیتون در بیماری های گوارشی و جگر سیاه(کبد) وقند در سوء هضم های عصبی و سنگ کلیه و مثانه، اثر دارویی دارند. به طور کلی آب میوه مدّر است، آب لیمو محیط را قلیایی می کند، آب آلو مسهل است، آب تمشک از التهاب می کاهد، آب سیب آرتریت را از بین می برد و...»

اینک صفحات تاریخ را ورق می زنیم و به عقب بر می گردیم و دانش پزشکی را در ایران از هزار سال پیش تا قرون اخیر مورد بررسی قرار می دهیم. با توجه به مندرجات کتب طبی رازی، اهوازی، طبری، ابن سینا، جرجانی و دیگران، با کمال حیرت متوجه می شویم که پزشکان قدیم ایران با تحقیقات دقیق و موشکاف خود، قرن ها قبل از اروپاییان به خواص دارویی مواد غذایی پی برده بودند و با اصطلاحات خاص علمی خود کلیه خواص ویتامینی، ضدّ سمّی، و ضدّ عفونی و سایر منافع مواد غذایی و محصولات طبیعی را ذکر کرده و همه آن ها توصیه کرده اند که در کلیۀ بیماری ها تا وقتی که درمان با غذاهای گوناگون میسّر است به دارو متوسل نشوند گر چه تعداد فوق العاده زیادی از دانشمندان اروپا و آمریکا از یک قرن پیش تا کنون با مطالعات شبانه روزی خود، در این راه گام برداشته و به جایی رسیده اند ولی هنوز زود است که به مقام شامخ علمی قدمای ما برسند و شاید یک قرن دیگر طول بکشد تا مندرجات کتب طب کنونی (درعلم غذاشناسی) با محتویات کتاب های پزشکی قدیم ایران برابری کند. برای اثبات و تأیید مطلب صدها نمونه می توانیم ذکر کنیم. از جمله درمان کم خونی به وسیله جگر گوساله که کشف آن در کتاب های پزشکی جدید به نام ویپل ثبت شده، در قانون ابن سینا، عیناً ذکر شده است. خاصیت ضدّ سم روغن گاو و گوسفند که کاشف آن لاسابلیر، غذاشناس معروف فرانسوی، است و آن را برای مصون ماندن از زهر مارکبرا به حیوانات لابراتوار می خورانده و هم چنین در درمان مسمومیت ناشی از زهر مزبور به کار می برده است؛ ابن سینا نیز خوراندن همین روغن های حیوانی را برای درمان اشخاص مارگزیده و جلوگیری از آثار سمّی سایر حیوانات زهر دار و مهلک تجویز می کرده و خواص ضدّسمّی این ماده غذایی را صریحاً ذکر کرده است.

هانسن، یکی از دانشمندان غذاشناس اروپا درسال 1933، برای درمان بیماری های پوست و مو و ناخن مطالعات ریشه داری را شروع کرد و چندین سال در خواص ویتامینی مواد غذایی به تحقیقات دقیق پرداخت. سرانجام، پی برد که در سرم خون اطفال مبتلا به اگزما، مقدار اسیدهای چرب اشباع نشده از قبیل اسیدلینولئیک و اسیدلینولنیک کاهش می یابد. این اسیدها را ویتامین F نامید و به تجربه ثابت کرد که اگر به پوست بدن این کودکان، موادی که از حیث ویتامینF غنی است مالش دهیم اگزما معالجه می شود و ضمناً مشاهده کرد که بر اثر فقدان این ویتامین(یعنی اسیدهای چرب اشباع نشده) پوست بدن زبروخشن و تیره شده و منجر به تولید پوسته ها و بالاخره  اگزما می شود، موها استعداد شکستگی پیدا کرده و به تدریج می ریزد، ناخن ها شکسته شده و تغییر شکل یافته، اگزما در آن ها تولید می شود. هانسن و سایر دانشمندان با تجزیه های لابراتوری ثابت کردند که اسیدهای چرب اشباع نشده مزبور دربعضی روغن های به دست آمده از گیاهان، مخصوصاً درروغن گردو یافت می شود و پیرمانسو درکتاب مفردات پزشکی، چاپ 1946، در صفحه 912 می نویسد: برای درمان اگزما بهتر این است که به جای تجویز ویتامینF، از منابع طبیعی، مثلاً، روغن گردو به طور خوراکی و مالیدنی استفاده شود. نکته قابل توجه اینجا است که هانسن روغن گردو را اگرچه برای درمان اگزما و ریختگی مو به طور کلی تجویز می کرده ولی آن را برای درمان اگزمای کودکان بیش تر توصیه کرده است زیرا در تحقیقات خود به این نکته متوجه شده که مقدار اسیدهای چرب اشباع نشده در سرم خون کودکان بیش از آنچه که در افراد بزرگسال کاهش می یابد، کم می شود، به این جهت اگزمای کودکان را مخصوصاً قید کرده است. اکنون ملاحظه فرمایید میر محمد مؤمن، پزشک نامدار و معروف دوران صفویه، در کتاب خود به نام تحفه المؤمنین، معروف به تحفۀ حکیم مؤمن، روغن گردو را برای اگزما و شکستگی ناخن و ریختگی موی سر دستور داده و مخصوصاً قید کرده است که برای اگزمای اطفال مفید است.

در اینجا بزرگ ترین و مهم ترین مسئله ای که باید مطرح کرد این است که چگونه در مدت صد سال گذشته در مدت صد سال گذشته که ما فرهنگ و تمدن و علم را از اروپاییان اقتباس کرده و در همه شئون زندگی خود نفوذ و رواج داده ایم، حتی یک نفر پیدا نشده است که به عظمت و اهمیت و شخصیت مقام علمی پزشکان قدیم ایران پی ببرد و حق مطلب را دربارۀ آنان ادا کند. ما با مطالعه کتب طبی می بینیم آنچه را دانشمندان غذاشناس اروپا در نیم قرن اخیر کشف کرده اند، قدمای ما با اصطلاحات و عبارات مخصوص به خودشان در کتاب ها ذکر کرده اند و هزاران مطلب هنوز در کتاب های آنان مندرج است که بعدها اروپاییان به کشف آن ها موفق خواهند شد. چرا در مدت این یک قرن دانشمندان ما، به خصوص فرهنگیان و دانشگاهیان، متوجه این معنی نشده و در این راه به تحقیق نپرداخته اند. به نظر ما مهم ترین علت این بوده است که پس از خاتمۀ جنگ های صلیبی، که می توان آن زمان را دوران ظلمت جهل و بربریت اروپا نامید، اروپای مسیحی دو اَسبه راه ترقی و تعالی را پیمود و سلطه و نفوذ معنوی خود را به اقصی نقاط آسیا بسط داد و در همه جا، به خصوص، کشور ایران که فرهنگ اصیل و قدیمی داشت و یکی از بنیان گزاران تمدن جهان به شمار می رفت با ایادی خاص خود و انواع دسیسه ها و حیل باعث وقفه و رکورد علم شد. تاریخ صحیح این نفوذ اروپائیان را در مشرق زمین و ریشه های آن را تقریباً از هفت، هشت قرن پیش باید جست و جو کرد و اگر با نظری دقیق و موشکاف، تاریخ گذشته ایران را بررسی کنیم به یک سلسله حوادث تاریخی بر می خوریم که با توجه به آن ها آهی سرد از دل پر درد بر خواهیم آورد. چرا و چگونه نفاق و اختلاف دایمی بین سران بزرگ کشورهای عظیم اسلامی پدید آوردند؟ به چه علت نفوذ و قدرت امرا و خلفا شکسته شد و ممالک پهناور آن تجویز گردید و به تدریج، ملوک الطوایفی به وجود آمد؟ پس از آن، چه شد که در قرون اخیر، این همه جنگ های خونین بین کشور ایران و کشورهای هم جوار به بهانه های مختلف به وقوع پیوست و دایماً علل ضعف و پریشان حالی و فقر در مشرق زمین پدیدار شد؟ این همه کیش های من در آوردی و دین سازی ها و مرام ها و مسلک های مختلف و اختلاف آرا و عقاید و تشتت فکر، تفرقه و نفاق حتی بین پدر و پسر و برادر و خواهر در این سرزمین به چه کیفیت و چگونه پیدا شد؟ به چه علت از صدر اسلام تا 700 سال قبل، دانشمندان و نوابع بزرگی نظیر محمد زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، غیاث الدین جمشید کاشانی و صدها دانشمند دیگر در کشور ما پیدا شدند که در علوم ریاضی و هیأت و نجوم و فیزیک و شیمی و مکانیک و طب و غیره به اکتشفات بزرگ نایل شدند ولی در قرن های اخیر، مطالعه و بحث در علوم فیزیک، شیمی و مکانیک کفر محسوب می شد و از دانشمندان کسی جرأت نمی کرد تحقیقاتی در حکمت طبیعی بکند و در عین حال، مقارن با همین اوقات، دانش های مزبور روز به روز در اروپا ترقی می کرد و از ایران جلو می افتاد؟

ریشه این همه افکار زهرآلود و عقاید ضد و نقیض که مغز مردم کنونی ایران را تسخیر کرده از چه موقع و از کجا سرچشمه گرفته است؟

محقق باید در ورای ظاهر تاریخ، حقایق را جست و جو کند و در زیر کاسه ها، نیم کاسه ها را کشف کند ولی این به عهده هر فرد است که شخصاً در مقام تحقیق برآید زیرا فریبندگان بسیارند و فریب خوردگان بیرون از حد انتظار و آدمی هم طبعاً ساده درون و تلقین پذیر است. ما از این مقوله چیزی نگوییم، آنچه باید یادآور شویم این است که مقارن یک قرن پیش که سطح معارف و فرهنگ اروپا نسبت به سطح فرهنگ آسیا بسیار بالا آمد و کفّۀ علم در اروپا به میزان قابل توجهی بر کفّۀ علم دانشمندان ایران چربید، ناگهان با تأسیس مدرسۀ دارالفنون پای معلمان اروپایی به ایران باز شد و فرهنگ نوین اروپا در ایران بنیان گزاری گردید و برنامه های آموزشی جدید در مدارس امروزی رواج یافت و کتاب های دانشمندان اروپا ترجمه و در مدارس ما تدریس شد. از همان اوقات، به طوری که از نوشته های معلمان اروپایی و منابع دیگر بر می آید، اولین کاری که اروپاییان در ایران کردند این بود که به طور مرئی و نامرئی علوم و معارف قدیم ایران را در نظرها خوار و بی مقدار و عقاید قدما را عاطل و باطل و پوچ، جلوه گر ساخته و کلیه پیشرفت ها و اکتشافات علمی را به خود نسبت دادند. این است که از همان موقع، دانش پژوهان ما هیچ گونه ارزش و شخصیت علمی برای دانشمندان قدیم ایران قایل نشده و کلیه علوم را زاییدۀ فکر دانشمندان چند قرن اروپا دانستند. این وضعیت کم کم به طور نامحسوس عقده حقارتی در وجود دانشمندان ما به وجود آورد که اروپاییان را بزرگ و ایرانیان را حقیر دانستند و این رویه تا زمان حاضر ادامه پیدا کرده و نتیجه مستقیم آن این بوده که ملت ایران را که درزمان های قدیم دانشمندانش محقق، مبتکر و مکتشف بوده اند، تبدیل به جامعه ای مقلّد و سطحی و زودباور کرده است. از سوی دیگر، در چنین جامعۀ زود باور و کوته فکر که در زمینه قبول هر نظریه و مطلبی کاملاً آماده است، بسیاری از نویسندگان ایرانی که یا خود فریب خورده یا جیره خوار بیگانگان و مأمور هر گونه زهر پراکنی و سم پاشی هستند، هر لحظه در مطبوعات یا جاهای دیگر نفت به آتش این بیگانه پرستی پاشیده و با نیش زهرآلود قلم خود درمسخره کردن آنچه که به قدیم ایران ارتباط دارد اعم از علم و غیر علم بیداد می کنند و گوی سبقت را از یکدیگر می ربایند. مثلاً، معتقدات پزشکان قدیم ایران را در خواص دارویی غذاها که همۀ آن ها مستند و مستدل و متکی به موازین علمی دقیق و از همه بالاتر اینکه با گفته دانشمنندان بزرگ کنونی اروپا نیز تطبیق می کند، به طور مسخره برای تفریح و خنداندن خوانندگان، در ضمن مقالاتی درج می کنند.

برای اینکه نمونه ای از این شیرین کاری و مسخرگی که حقّاً باید آن را خیانت به فرهنگ اصیل ایران دانست معلوم شود، شرحی را که در یکی از مجلات کثیرالانتشار راجع به خواص انجیر از کتاب تحفۀ حکیم مؤمن نقل کرده است و مدعی است که آن را برای تفریح خوانندگان ذکر کرده است ذیلاً می نگاریم:

« در اینجا، چند سطر از خواص انجیر این کتاب نقل می کنم شاید بی تفریح نباشد:

انجیر گرم و تر و مُبهمی و کثیرالغذا و سریع الانحدار (یعنی زود گذر) و مُسکّن حرارت و معرق و ملین طبع و مسهل با مدارا و کاسر قوۀ عصبی (تسکین دهندۀ عصبانیت) سرد کننده قلب و چاق کننده بدن، حتی اگر با انیسون بخورند در تسمین(چاق) کردن بی بدیل است و مفتح سُدّه های معدی و مقوی جگر و رافع ورم طحال و بواسیر و عُسربول و ضعف گُرده و خفقان و سُعال(سرفه) و رَبو، انجیر با گردو جهت رهایی از ضرر سموم قتاله بسیار مفید است... و در دنبالۀ آن چندین منفعت دیگر نظیر همین ها برای انجیر ذکر کرده که ما از نقل ها صرفِ نظر می نماییم».

اکنون سؤال می کنیم که کدام یک از این عبارات مسخره آمیز است که نویسنده برای تفریح خوانندگان آن را نقل کرده است؟ اگر ایراد به اصلاحات علمی پزشکان قدیم دارد، ابتدا باید معلوم شود که قدما از این کلمات و اصطلاحات چه منظوری داشته اند و الاّ نفهمیده و نسنجیده مسخره کردن، علامت جهل و تعصب و نادانی است و اگر منظور نویسنده این است که این همه خاصیت برای انجیر قایل شدن برخلاف واقع و حقیقت است و از موهوماتی است که قدما به آن معتقد بوده اند، این هم باید ثابت شود و اگر کسی نتواند ثابت کند و بدون دلیل و برهان به مسخرگی پردازد باز هم از روی تعصب و جهل و نادانی سخن گفته است ولی ما خوب می دانیم که سازمانی نامرئی در پس پرده وجود دارد که به هر لباسی درمی آید و یکی از برنامه هایش ریشه کن کردن هرآنچه رنگ قدیمی دارد است.

ما برای اینکه خوانندگان بدانند در قلب متمدن ترین کشورهای اروپا، دانشمندان طراز اول که در علم غذاشناسی کار می کنند و در این رشته تحقیقات دقیق علمی دارند. نظیر همین مطالب و همین خواص را برای انجیر در کتاب های خود ذکر کرده اند به نقل از چند سطر از کتاب سبزی ها و میوه های شفابخش، تألیف لئونس کارلیه، غذاشناس معروف فرانسوی می پردازیم. دانشمند مزبور در مقدمۀ کتاب خود چنین می نویسد: «در آمریکا لابراتوار مجهز و علمی تأسیس شده و دانشمندان شب و روز در این لابراتوارها دربارۀ خواص غذایی و درمانی سبزی ها و میوه ها، مطالعه و آزمایش می کنند و هر روز و ساعتی به یکی از اسرار مکتوم طبیعت پی می برند که هر یک از آن اسرار برای جامعه بشری موجب اعجاب و شگفتی است» و دربارۀ خواص انجیر چنین می نویسد:

«انجیر سرشار از ویتامین آ، ب، ث و قند است. انجیر مناطق گرمسیر، شیرین بوده وقتی کاملاً برسد سی تا چهل درصد آن قند است. انجیر دارای مواد چربی، ازته، آهن، برم، منگنز و آهک (کلسیم) است. این میوه خیلی مغذی است. این خاصیت همان است که در تحفۀ حکیم مؤمن می نویسد «کثیرالغذا است» و جای دیگر می نویسد «چاق کننده بدن است»، چون انجیر سهل الهضم است (این خاصیت را تحفۀ حکیم مؤمن چنان که خوانندگان ملاحظه فرمودند به این عبارت می نویسد «سریع الانحدار (زودگذر) است»)، مصرف آن برای بچه ها و اشخاصی که از بستر بیماری برخاسته و دوره نقاهت را می گذرانند توصیه شده است.

انجیر برای نرم کردن سینه و روده ها خاصیت معروفی است و اگر چهل تا صد و بیست گرم انجیر خشک را با یک لیتر آب بجوشانند جوشانده ای به دست می آید که برای زکام های شدید، تورم حنجره و برونشیت های کهنه مفید است. پزشکان قدیم ایران به این خاصیت کاملاً واقف بودند و آن را درمان زکام ها، التهاب حنجره و تنگی نفس و برونشیت تجویز می کردند، چنان که در تحفۀ حکیم مؤمن می نویسد: اگر یک مشت انجیر خشک را در یک لیتر آب و یا بهتر است که در یک لیتر شیر بجوشانند داروی مؤثری به دست می آید که در مورد تحریک گلو و لثه های دندان می توان آن را غرغره و مضمضه کرد و نتایج مؤثری گرفت. انجیر با خرما، کشمش و عناب ترکیب«چهار میوه مخصوص سینه» را می دهد که اگر آن ها را مساوی ترکیب کنند و در یک لیتر آب بجوشانند عفونت های ریوی را برطرف می سازد و برای غرغره کردن در درمان آنژین مصرف می شود. کلمه آنژین به زبان یونانی به معنی خفه شدن است و همان کلمه است که پزشکان قدیم ایران در کتاب ها به نام «خفقان» می نامیدند و چنان که دیدیم در تحفۀ حکیم مؤمن انجیر را برای خفقان هم سودمند دانسته است.

انجیر چون دارای دانه های ریزی است بر روی معده و روده ها خاصیت تقویت کننده و ملین دارد. این خاصیت را در تحفۀ حکیم مؤمن به عبارت «ملین و مسهل با مدارا» نوشته است. لئونس است. لئونس کارلیه سپس می نویسد:

«برای درمان یبوست با انجیر می توانید به این دستور عمل کنید: در ظرفی که شیر دارد سه انجیر خشک را که چهار قسمت شده با دوازده کشمش بیندازید و صبح ناشتا بخورید یا بهتر است چهار انجیر خشک را در لیوانی که یک چهارم آن با شیر یا آب بپرید. همین که محتوی آن به یک چهارم رسید و با جوشیدن حجم آن کم شد آن را صاف کنید و شیره آن را مصرف کنید».

خوانندگان تصدیق دارند که ما این مطالب را وقتی که در یک کتاب خارجی و از زبان یک دانشمند اروپایی می خوانیم با کمال اطمینان خاطر آن ها را می پذیریم و به صحت آن ها ایمان پیدا می کنیم، گویا هرچه از زبان اروپایی بیرون آمده، از آسمان نازل شده و وحی مُنزل است ولی اگر عین همین مطالب را از کتاب تحفۀ حکیم مؤمن بخوانیم آن ها را جزو اوهام و خرافات دانسته و مسخره کردن و برای تفریح می خوانیم و هیچ گونه بنای علمی برای آن ها قایل نبوده، از گفته های مردم عوام به شمار می آوریم. این نیست مگر همان سم پاشی های پنجاه ساله اخیر که به دست نویسندگان طراز اول این کشور به هر رنگی و در هر لباسی یا در مطبوعات یا در کتاب ها و یا حتی در پیس های تئاتر، همه جا منتشر و پراکنده شده و امروزه در اعماق شعور باطن مردم به آن اندازه نفوذ کرده که جزءِ ارکان معتقدات افراد جامعۀ ما درآمده است و حال آنکه اگر اهل تحقیق باشیم و ریشه ها را بشکافیم به سهولت در خواهیم یافت که منابع موثق دانشمندان اروپا و آمریکا برای پی بردن به خواص دارویی مواد غذایی، نه تنها در قرون متمادی گذشته، بلکه حتی امروز هم، همان کتاب تحفۀ حکیم مؤمن و کتاب هایی مشابه آن است که از مشرق زمین برای آن ها به ارمغان رفته است.

ما کتاب هایی به زبان فرانسوی راجع به خواص گیاهان طبی هم اکنون در دست داریم که مؤلفان آن ها صریحاً به این مطلب اقرار و اعتراف کرده اند.

علم شیمی جدید متعلق به دانشمندان اروپاست و ما می توانیم گفته ها و نوشته های آن ها را در لابراتوارهای خودمان مورد آزمایش قرار داده و به صحت آن ها پی بریم؛ مثلاً، خواص اکسیژن می نویسند: اگر کبریت افروخته را خاموش کنیم به طوری که نوک آن قرمز باشد و سپس آن را در شیشه محتوی اکسیژن داخل کنیم کبریت مشتعل می شود. همان طور که این آزمایش ما، گفتۀ اروپایی ها را در کتاب های شیمی تأیید می کند، تحقیقات علمای غذاشناسی اروپا و آمریکا نیز هر قدر پیش رود جز تأیید و تصدیق گفته های دانشمندان قدیم ایران چیزی نیست زیرا هر روز که کشف جدیدی دربارۀ خواص غذایی می شود می بینیم قدما آن را در کتاب های خود نوشته اند. پزشکان قدیم متجاوز از بیست خاصیت برای انجیر می شمارند که امروز غذاشناسان اروپا شش، هفت خاصیت آن را عملاً آزموده و مورد تأیید قرار داده اند، چند ماه یا چند سال بعد مسلّماً به خواص دیگر آن پی خواهند برد. مگر ما در همین مقاله نگفتیم که لاسابلیر، غذاشناسان معروف فرانسوی اخیراً به خاصیت ضدّ سمّی مواد غذایی پی برده و آن را تروفوفیلاکسی نامیده و این خاصیت را در روغن های طبیعی گاو و گوسفند و بعضی موادغذایی دیگر یافته و در آزمایش هایی مشاهده کرده است که اگر این روغن ها را به حیوانات لابراتوار بخوانند و سپس آن ها را مار کبرا بگزد، سمّ مار در آن ها هیچ تأثیری نمی کند.

اگر دانشمندان اروپا تحقیق دربارۀ همین خاصیت تروفوفیلاکسی را در مورد کلیه موادغذایی بکنند، آن گاه بر آن ها معلوم خواهد شد که انجیر مخلوط با مغز گردو ضدّ سمّی دارد و آن وقت نوشته تحفۀ حکیم مؤمن به این عبارت «انجیر با گردو جهت رهایی از ضرر سموم قتاله بسیار مفید است» مورد تأیید آن ها قرار خواهد گرفت.

نتیجه ای که از این بحث باید بگیریم این است که نه تنها، ما حق نداریم گفته ها و نوشته های پزشکان قدیم ایران را مسخره کنیم بلکه باید دقیقا در مقام تحقیق برآمده صحت و سقم آن ها را دریابیم و قبل از این که اروپاییان در تجسسات علمی خود موفق به اکتشافاتی از آن قبیل که گفتیم شوند و به نام خود شهرت دهند، ما باید به جهانیان اعلام کنیم که هنوز ما در رشته هایی از علوم پرچمدار و پیشقدم هستیم و به مصداق «آنچه، در آینه، جوان بیند، پیر در خشت خام، آن بیند» آنچه امروزه اروپاییان در یک قسمت از علوم کشف می کنند پدران ما قرن ها پیش از این موفق به کسب آن ها شده اند و افتخار این اکتشافات به آن ها می رسد نه دانشمندان اروپا.

باتوجه به این مطلب، در مملکت ما هر مؤسسه و سازمانی پیدا شود که هدف خود را احیای آثار قدما قرار دهد، بی هیچ شبهه، بزرگ ترین خدمت را به کشور و فرهنگ کشور انجام داده است و این کاری است که بزرگ تر و گران بهاتر و در عین حال، مشکل تر از آن در تصور نمی گنجد.

در وهلۀ نخست، حق این بود که وزارت فرهنگ(وزارت آموزش و پرورش) تاکنون به این امر مهم قیام و اقدام می کرد، ولی متأسفانه می بینیم قضیه درست به عکس است، زیرا صد سال پیش که سنگ بنای دارالفنون گذاشته شد، معلمان اروپایی و ایادی آن ها، در ناچیز جلوه دادن قدما کوشیدند و سالیان دراز نویسندگان و مؤلفان ما به تبعیت کورکورانه از آن ها، یا عالماً یا عامداً، نفت بهآتش این سم پاشی ها پاشیدند و در این مدت نه تنها فرهنگ ما در این راه، گامی به سوی کشف حقیقت برنداشت، بلکه در بسیاری از کتاب های کلاسیک حتی در کتاب هایی که هم اکنون در دست دانش آموزان است، پرتوی از ناچیز جلوه دادن عقاید و موهوم بودن آن ها منعکس است.

از سوی دیگر، تمام نوشته ها، چه در کتاب های کلاسیک و چه در مطبوعات، حاکی از بزرگ جلوه دادن کارهای اروپا است، گویا فرهنگ باستانی و تمدن قدیم و از جمله تمدن قدیم ایران در پیشرفت تمدن جدید اسلامی سهمی نداشته و کلیه اکتشافات و اختراعات ناشی از مغز متفکر اروپاییان بوده است. این طرز تفکر که زاییدۀ صد سال تبلیغات اروپاخواهان در ایران است، در حال حاضر، به صورت حقارتی سراسر وجود ایرانیان را فرا گرفته است که حتی نفس کیدن خود را هم باید از اروپاییان تقلید کنند و اگر کسی مخالفت کند، محکوم به کهنه پرستی و ارتجاع و اُمل بودن و خرافه پرستی می شود. در چنین شرایطی، چگونه می توان به مردم، مخصوصاً طبقۀ به اصطلاح متجدد و روشنفکر که تعصب شدید اروپاخواهی به حدی دیوانه وار تاروپود وجود آن ها را فرا گرفته است، ثابت کرد که در بسیاری از مباحث علمی، دنیای امروز راه اشتباه را می پیماید و دانشمندان قدیم ما، در این موارد تحقیقات علمی دقیق تر داشته و به حقیقت بیش تر نزدیک بوده اند.

در وهلۀ دوم، دانشگاه می بایست در ایران تاکنون قدم های مؤثری در این راه برمی داشت و لااقل دانشکده پزشکی ایران، مندرجات کتاب قانون ابن سینا را با موازین پزشکی امروز تطبیق و مقایسه می کرد تا معلوم شود در پی ریزی علم طب، سهم قدما و سهم اروپاییان تا چه اندازه است. اگرچه این امر تا کنون انجام نگرفته است ولی با تأسیس  مرکز تحقیقات علمی در دانشگاه که از سال گذشته با همت و علاقۀ رئیس دانشگاه به وجود آمده و پایه های یک سلسله تحقیقات علمی و فنی در آن طرح ریزی شده و کارهایی هم انجام گرفته است، امید فراوان می رود که در سال جاری چنین اقدام بزرگی در دانشنامه ما جامۀ عمل به خود پوشد.

در این جا وظیفه وجدانی خود می دانیم که از یک سازمان بزرگ که از سال ها پیشش آرام و بی سروصدا و بدون کوچک ترین تظاهر و تبلیغات، در احیای آثار علمی، ادبی و تاریخی قدما با تمام قوا تلاش و کوشش داشته و به گران بهاترین خدمات اصیل فرهنگی پرداخته است، تجلیل کنیم و آن انجمن آثار ملی است. همۀ کسانی که در جریان کارهای این سازمان بزرگ هستند، می دانند که پیشرفت های حاصل شده، مرهون تلاش های خستگی ناپذیر و شبانه روزی تیمسار سپهبد آق اولی، رئیس هیأت مدیره این انجمن است. عشق و علاقه قلبی این رادمرد نیکوکار و این خدمتگزار حقیقی کشور به زنده کردن آثار علمی دانشمندان و نوابع قدیم ایران به حدی است که در این راه، به راستی خود را فراموش کرده است و تمام زندگی و وجود و سلامت خود را وقف این کار کرده است. ما موفقیت روزافزون این شخصیت و جلیل القدر را در ادامه حیات گران بهای فرهنگی از خداوند مسئلت می کنیم و امیدواری وزارت آموزش و پرورش و سایر مؤسسات فرهنگی کشور تا آنجا که ممکن است، برای زنده کردن آثار علمی قدما با انجمن آثار ملی همکاری و تشریک مساعی کنند.

بررسی یک خبر:

در کنفرانس بزرگ بهداشتی هتل هیلتون: بسته های صد گرمی روغن نباتی قو و قوطی های مجهز به سرپوش پلاستیکی مورد تأیید اعضای کنفرانس قرار گرفت.

به دعوت کارخانجات قو، ساعت 9 بعدازظهر سه شنبه 5 مرداد ماه کنفرانس بزرگی با شرکت گروهی از پزشکان، اساتید دانشگاه و کارشناسان بهداشت مواد غذایی با حضور ارباب جراید در هتل هیلتون تشکیل گردید. آقای مهندس امیر صالح، مدیر عامل کارخانجات قو، در جریان این کنفرانس ابتکار جدید کارخانجات قو را در عرضه روغن نباتی با قوطی های مجهز به سرپوش پلاستیکی و بسته های صد گرمی مطرح کرد و در این مورد چنین اظهار داشت: «با اینکه در صنایع روغن نباتی تحول عظیمی به وجود آمده است، هم اکنون، روغن نباتی به کمک ماشین های اتوماتیک و بدون دخالت دست تهیه می شود، مع هذا هنگامی که مصرف کننده شروع به استفاده از روغن می نماید به واسطه باز بودن در قوطی از گرد و غبار و آلودگی مصون نیست و به جز قوطی های کلیددار که در آن از پهلو باز می شود سایر قوطی ها در معرض این آلودگی قرار دارد. کارخانجات قو پس از کوشش بسیار موفق شد چاره ای پیدا کند که رفع این نقیصه را بنماید و امروز خوشوقتم در این مجلس در برابر کارشناسان بهداشتی موادغذایی و آقایان ارباب مطبوعات این مژده را به هموطنان عزیز و مصرف کنندگان روغن نباتی قو بدهم که از امروز قوطی های روغن نباتی مجهز به درپوش پلاستیکی در سراسر ایران در دسترس مصرف کنندگان قرار دارد. مسلم است که ساختن این درپوشها برای کارخانجات قو تضمیین هزینه گزافی است ولی ما تقلیل این هزینه گزاف را به خاطر تأمین بهداشت عمومی به دیده منت قبول کردیم. ابتکار دیگر کارخانجات قو عرضه بسته های صد گرمی روغن نباتی است که مانند کره پاستوریزه توسط ماشین های اتوماتیک تهیه و در سردخانه نگهداری می شود، بدین ترتیب مشکل گروه عظیمی از مصرف کنندگانی که روغن نباتی را سیری و گرمی می خریدند حل شد و از این به بعد همه مطمئن هستند روغنی که مصرف می نمایند سالم و عاری از هرگونه آلودگی است».

سپس آقایان دکتر الموتی، مدیر مجلۀ صبح امروز، دکتر مصطفوی، مدیر مجلۀ روشنفکر و اسماعیل پور والی، مدیر هفتۀ بامشاد، اقدام کارخانجات قو را مورد تأیید قرار دادند و اظهار امیدواری کردند که سایر کارخانجات روغن نباتی نیز از این اقدامات پیروی کنند تا سلامت جامعه تأمین گردد. در پایان آقای دکتر حاجی، استاد دانشگاه و مدیر مجلۀ پزشک خانواده اظهار داشت: اقتصاد سالم در جامعه سالم است و هنگامی که بهداشت و سلامت یک جامعه تأمین گردید آن جامعه ترقی خواهد کرد. ابتکارات کارخانجات قو در عرضه قوطی های مجهز به سرپوش پلاستیکی و بسته های صد گرمی روغن نباتی قو از اقداماتی است که در تضمیین سلامت مردم بسیار مؤثر می باشد و من به سهم خود به مسئولان کارخانجات قو تبریک می گویم و امیدوارم این کارخانه قدم های مؤثر دیگری در راه تأمین بهداشت و سلامت مردم بردارد. این کنفرانس عظیم بهداشتی در ساعت یازده و نیم شب پایان پذیرفت.

این خبری است که بدون استثنا در کلیه مطبوعات تهران اعم از روزنامه ها، هفته نامه ها و ماهنامه ها و حتی در کیهان ورزشی چاپ و منتشر شد ما نیز عیناً به درج آن مبادرت مرزیدیم. مطلب شگفت آور اینکه با وجود این همه هیاهو و سروصدا و مخارج هنگفت تبلیغات که در هر سال از میلیون ها تومان نیز تجاوز می کند و تسلیم جوایز هنگفتی از قبیل 12 قطعه زمرد و 373 قطعه برلیان و غیره، باز افکار عمومی حاضر به پذیرفتن روغن های نباتی نیست و این مسئله، نه تنها برای شهرنشینان بلکه در مورد دهقانان نیز صادق است. مردم دهات و به ویژه اهالی کوهپایه که کارهای سنگین عضلانی دارند به قول خودشان به روغن های نباتی لب نمی زنند یا به علت الهام گرفتن از غریزه فطری است و یا به تجربه بر آن ها ثابت شده است که روغن های نباتی خاصیت و قوت روغن های حیوانی را ندارد و ضمناً چون استطاعت خرید روغن های حیوانی را نیز ندارد، غالباً دنبه گوسفند را ذوب کرده و از روغن آن استفاده می کنند.

اگر گفته شود که مردم جاهل اند و از خواص بهداشتی روغن های نباتی غافل هستند بهتر این است که به گفته متخصصان علم غذاشناسی اروپا استناد شود. اگر منطق علم را ملاک قرار داده و فقط یک خاصیت و فایده را در روغن های حیوانی ذکر کنیم که در روغن های نباتی وجود ندارد، باید بگوییم از هنگامی که روغن های نباتی در غذاهای معمولی بشر وارد شده است مقاومت بدن ها علیه سموم میکروبی و انواع زهرهای حیوانات سمّی کم شده و استعداد بروز بیماری های عفونی واگیر و غیرواگیر به علت ضعف دفاع بدن شدت پیدا کرده است. ما در همین شماره اشاره کردیم که لاسابلیر، غذاشناس معروف فرانسوی خاصیت ضدّسمّی بعضی از مواد غذایی از جمله روغن های حیوانی را کشف کرده، تا آنجا که با خوراندن روغن های گاو و گوسفند به حیوانات لابراتوار مشاهده کرده است که زهر مار کبرا در آن ها بی اثر است و حال آنکه در حیواناتی که قبلاً از این روغن های حیوانی به آن ها خورانده نشده بود، از زهر مزبور تلف شده اند.

کدام روغن نباتی آن هم پس از تحمل هزار فعل و انفعال شیمیایی، دارای چنین خاصیت شگفت آوری است؟ اصولاً از وقتی که بشر موادی را که طبیعت در دسترس او قرار داده، از غذاهای  خود حذف کرده است دچار انواع اختلالات بدنی و بیماری ها شده است.

ممکن است به این گفته ایراد بگیرند و بگویند دنیا این قبیل مسایل را حل کرده و در کشورهای مترقی و پیش افتاده و متمدن که به بهداشت فوق العاده اهمیت می دهند نیز همین روغن های نباتی را در غذاهای روزانه خود به کار می برند.

برای اینکه رفع سوء تفاهم بشود خوب است به این خبری که چند سال قبل در تمام مطبوعات دنیا درج و منتشر شده است توجه فرمایید: «از آزمایش ها و بحث های پانصد نفر از دانشمندان علم تغذیه که اخیراً در شهر هانوور آلمان اجتماع کرده این طور نتیجه گرفته شد که غذا قاتل اصلی بشر به شمار می رود و علت آن هم این است که مواد غذایی، همان طوری که در طبیعت هست خورده نمی شود، بلکه مواد خارجی به آن اضافه می شود و یا اینکه با طریقه شیمیایی مواد غذایی تغییر شکل می دهد. اعضای این کنگره توصیه می کردند که نان تهیه شده از آرد خالص بدون اینکه رنگ آن را تغییر دهند خورده شود و به جای استعمال روغن های نباتی کنونی از انواع روغن های طبیعی استفاده شود. هم چنین تأکید کرد که از خوردن مرباهایی که با قند طبیعی ساخته نمی شود و از تهیه شیرینی با مواد شیمیایی خودداری شود. کنگره مزبور توصیه کرد که شیر و ماست زیاد مصرف شود».

آقای دکتر نصرت الله باستان، در ماهنامۀ تندرست، شماره 10 پس از اینکه مطالب مستدلی در ضررهای نان سفید شرح می دهد، در دنبال آن چنین می نویسد: با همه این احوال در بسیاری از روزنامه هایی که با عنوان«برای طولانی کردن عمر» به چاپ رسیده است، خواص زیادی برای نان سفید نوشته اند؛ باید دانست که آن روزنامه ها و کتاب ها فقط و فقط به منظور تبلیغات و با سرمایه نانواهای عمده و تجار عمده فروش آرد است زیرا آرد سفید را بهتر می توان سال ها حفظ کرد و به موقع فروخت و ضمناً پخت و پز آن هم آسانتر از نان سبوس دار و کامل است. به طور کلی باید دانست که تبلیغات همیشه به نفع فروشنده و ضرر مصرف کننده است. نان سفید، تجّار آرد را ثروتمند می سازد و سلامت بشر را به خطر می اندازد و حالا خوانندگان این صفحات خود دانند و مختارند هرچه می خواهند بکنند، به قول سعدی علیه الرحمه:

من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم

تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

همین قدر بدانید که در ایسلند، قبل از این که نان سفید در آنجا راه یابد مسلول وجود نداشته است. به نوشتۀ دکتر الکسیس کارل، در دنیای مادی امروز تقریباً همه کس خریدنی است. آری حتی نویسندگان و دانشمندان بزرگ نیز خواهی نخواهی قلم خود را در اختیار مؤسسات بزرگ سرمایه داری گذاشته اند و این است که علی رغم شهرت کاذبی که در مورد بهبود سلامت افراد بشر همه جا رواج یافته است، روز به روز سلامت مردم بر اثر مصرف مواد غذایی مصنوعی و فرآورده های غیرطبیعی دستخوش خطر است؛ ما باز هم در این باره گفت و گو خواهیم کرد.

منبع: کتاب مجموعه آثار دکتر سید جلال مصطفوی کاشانی